کشف برگه ۶۰۰ ساله راز بزرگ داوینچی را فاش کرد!
تاریخ انتشار: ۲۷ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۳۵۷۱۳۲
به گزارش تابناک، زومیت نوشت: آیا مادر لئوناردو داوینچی، کاترینا، یک برده اهل منطقهی کوهستانی قفقاز در آسیای مرکزی بوده است؟ این آخرین فرضیهای است که در مورد هویت مادر نابغهی عصر رنسانس مطرح میشود. تا به حال فرضیههای بیشماری در مورد این زن اسرارآمیز که تا حد زیادی در تاریخ گم شده، مطرح شده است. اکنون با فرضیهی جدید دوباره شاهد داغ شدن یک بحث قدیمی در بین متخصصان زندگی و آثار داوینچی خواهیم بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وبسایت ارزتکنیکا گزارش داد، کارلو وِچه، مورخ، نویسنده و استاد ادبیات ایتالیایی در دانشگاه اورینتال ناپل در جنوب ایتالیا در کنفرانس خبری که روز سهشنبه برگزار شد به خبرنگاران یک سند تا به حال ناشناخته را که اخیراً کشف کرده نشان داد. این سند مبنای فرضیهی جدید کارلو وچه بود. این مورخ و نویسنده ایتالیایی همچنین یک رمان تاریخی درباره زندگی کاترینا با عنوان «لبخند کاترینا، مادر لئوناردو» به رشته تحریر درآورده است.
پیش از این به خوبی دانسته میشد که لئوناردو متولد سال ۱۴۵۲ حاصل رابطهی نامشروع یک سردفتردار اهل فلورانس به نام سر پیرو دِ آنتونیو و زنی به نام کاترینا بوده است. سر پیرو در آن زمان با زنی به نام آلبیرا آمادوری ازدواج کرده بود و پس از مرگ او در سال ۱۴۶۴ سه بار دیگر نیز ازدواج کرد. او از همسران مختلف خود صاحب ۱۶ فرزند شد (که ۱۱ نفر از آنها در همان دوران طفولیت جان سپردند)، علاوه بر این فرزندان مشروع، لئوناردو، فرزند نامشروع او نیز بود که در منزل پدرش بزرگ شد و از تحصیلات بسیار خوبی نیز بهره گرفت.
بسیاری از مورخان کاترینا را دختر یک دهقان ساده دانستهاند که نهایتاً به همسری یک کارگر کوره به نام آنتونیو دی پیرو دل واکا درآمد. اما اینها تنها چیزهایی است که از این زن میدانیم؛ بنابراین طبیعی است که در طول سدهها هویتهای بیشماری از او کشف شود. شاید جنجالیترین فرضیه در مورد مادر لئورناردو داوینچی به سال ۲۰۱۴ برگردد. در آن سال آنجلو پاراتیکو، مورخ ایتالیایی فرضیهی تازهای مطرح کرد و گفت که کاترینا یک برده چینی بوده است. به گفته پارتیکو، این زن برده را بازرگانان ونیزی از کریمه وارد کردند و به یک بانکدار اهل فلورانس فروختهاند.
معمای مادر لئوناردو داوینچی بالأخره حل شد
طبق سند آزادسازی کاترینا، مادر لئوناردو یک برده چَرکَسی از منطقه قفقاز بود
کتاب پاراتیکو با عنوان جالب «لئوناردو داوینچی: دانشمند چینی گمشده در ایتالیای رنسانس» در سال ۲۰۱۵ به چاپ رسید. فرضیه پارتیکو تا حدی زیادی بر اساس تحقیقات رِنزو چیانکی از کتابخانه لئوناردو در وینچی بود. او طبق تحقیقات خود عنوان کرده بود که کاترینا برده یکی از دوستان ثروتمند سر پیرو بوده است. این فرضیه همچنین مبنای کتاب دیگری درباره شجرهنامه لئوناردو قرار گرفت که آلساندرو وِزوسی، مدیر مؤسسه میراث داوینچی نوشت.
مارتین کمپ، یکی از محققان برجستهی لئوناردو داوینچی از دانشگاه آکسفورد، رویکرد دیگری در پیش گرفت و در سال ۲۰۱۷ کتابی با همکاری جوزپه پالانتی با عنوان «مونالیزا: مردم و نقاشی» چاپ کرد. او در این کتاب اشاره کرده بود که کاترینا در زمان تولد لئوناردو یک دختر یتیم ۱۵ ساله بوده است. کمپ شواهد اثباتشدهای کشف کرد که نشان میداد در آن دوران، دختر جوانی به نام کاترینا دی میو لیپی با پاپو، برادر کوچکش در فاصلهی کمتر از ۲ کیلومتری شهر وینچی زندگی میکرد. این دختر احتمالاً در یکی از دیدارهای بیشمار سرپیرو از شهر زادگاهش باردار شده باشد. یکی از شواهد کمپ اظهارنامه مالیاتی آنتونیو داوینچی مربوط به سال ۱۴۵۸ بود که تأیید میکرد لئوناردوی پنجساله در منزل او زندگی میکرد.
معمای مادر لئوناردو داوینچی بالأخره حل شد
سند آزادی بردهای با نام کاترینا که به عقیده مورخ ایتالیایی مدتی پس از ثبت این سند پسری به نام لئوناردو را با دنیا آورده است.
کارلو وچه نیز عنوان میکند که تحقیقاتش را بر مبنای فرضیهی برده که پاراتیکو و وزوسی مطرح کرده بودند انجام داده است. با این حال، به گفته وچه خود او هم در ابتدای تحقیقاتش چندان موافق این فرض نبود، اما بعداً به سندی به تاریخ ۲ نوامبر ۱۴۵۲ در میان آرشیو دولتی شهر فلورانس برخورد. این سند ۶ ماه پس از تولد لئوناردو تنظیم شده بود و نشان میداد که یک زن برده چَرکَسی به نام کاترینا را از طرف صاحبش، مونا جینوا، همسر دوناتو دی فلیپو دی سالوسترو ناتی، ماجراجو و از اشراف ثروتمند فلورانس آزاد شده است. سردفترداری که این سند را تنظیم و امضا کرده بود، کسی جز سر پیرو، پدر لئوناردو نبود.
کارلو وچه در این خصوص در مصاحبهای به انبیسی نیوز گفت: «وقتی آن سند را دیدم، نمیتوانستم آنچه را که میبینم، باور کنم. من هیچوقت چندان اعتباری برای فرضیهای که میگفت او [کاترینا]بردهای خارجی بوده قائل نبودم. بنابراین، ماهها تمام سعی خودم را کردم تا ثابت کنم کاترینایی که در آن اسناد به او اشاره شده مادرِ لئوناردو نیست، اما در نهایت تمام اسنادی که پیدا کردم مرا به این سمت و سو کشاند تا بالأخره تسلیم شواهد شوم. در آن زمان، بردههای زیادی با نام کاترینا وجود داشتند، اما این تنها سند آزادی بردهای به نام کاترینا بود که سر پیرو در تمام دوران طولانی زندگی خود نوشت. علاوه بر این، سند مملؤ از اشتباهات و اغماضهای جزئی است، نشانهای که شاید او در حین تنظیم سند عصبی بوده است؛ چرا که باردار کردن بردهی یک شخص دیگر جرم بود.»
مارتین کمپ در این خصوص گفت: «کارلو وچه یک محقق خوب است. روایت خیالی او به جاروجنجال پیرامون مادرِ برده [داوینچی]نیاز داشت. اما من همچنان هوادار مادر دهقان هستم که بهتر است، بهویژه به عنوان همسر آینده یک کشاورز ساده. اما داستانی نهچندان قابلتوجه با نیاز مردم به یک روایت هیجانانگیز و جنجالی و همینطور دغدغهی فعلی ما به بردهداری همخوانی ندارد.»
کمپ در پایان صحبتهایش عنوان کرد: «و باید بگویم که هیچ یک از این داستانها بهطور قطعی اثبات نشدهاند.»
منبع: تابناک
کلیدواژه: مناجات شعبانیه امیر قلعه نویی عادی سازی روابط ایران و عربستان عید نوروز لئوناردو داوینچی ایتالیا قفقاز مناجات شعبانیه امیر قلعه نویی عادی سازی روابط ایران و عربستان عید نوروز لئوناردو داوینچی نام کاترینا مادر لئوناردو سر پیرو فرضیه ی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۵۷۱۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حمله تند روزنامه نزدیک به قالیباف به مهدی نصیری /بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که نان فحش دادن به آنها را سر سفره خود برده بود
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه صبح نو در شماره امروز خود نوشت:
سخنان مهدی نصیری در مصاحبه با بیبیسی فارسی واکنش برانگیز شده است. او در این مصاحبه از ضرورت اتحاد اپوزیسیون جمهوری اسلامی سخن گفته؛ یعنی اتحاد شاهزاده با تاجزاده. جمهوریخواهان با هواداران سلطنت. این سخنان چندان قابل نقد نیست، نه از آن باب که سخن بسیار دقیق و فکر شده و ایدهای است که از عطاری هیچکس جز عطاری نصیری نمیتوانسته بیرون بیاید، نه از تاجزاده که از شاهزاده تا مسیح هم نتوانستند چند ماهی دور یک میز بنشینند و امروز به یکدیگر فحشهای مثبت ۱۸ میدهند. بنابراین امتناع این ایده از روز روشنتر است. و باز نه جای تعجب که نصیری چنین سخنانی را بر زبان رانده که جای تعجب نیست؛ چراکه مسیر هر فرد رادیکالی، افتادن در چرخه رادیکالیسم است.
بنابراین مدعای مطلب حاضر نه نقد این سخن نصیری که نقد روشنفکران ایرانی است که در ۲۰۰ سال اخیر قدمی به جلو برنداشتند و همچنان اسیر توهماند. توهمی که باید آن را توهم انفکاک از جامعه و بیگانگی با انسان ایرانی نامید.
باید مسیر طی شده و جریان روشنفکری ایرانی نقد شود که امروز مهدی نصیری در این نحله خود را قرار داده است. نقد روشنفکران نه از باب غرض با این جماعت، بلکه از فرط بیگانگی است که با جامعه دارند و رؤیاهایی که اینها در دویست سال اخیر به جای فکر، ایده و اندیشه پیشرفت بهعنوان جنس بنجل به مردم ایران فروختهاند و به جای پیشرفت و توسعه برای مردم ایران، وضعیتی ایجاد کردند که بعد از دویست سال دوباره ایده بازگشت به وضعیت دویست سال گذشته را تئوریزه میکنند.
روشنفکر ایرانی ۲۰۰ سال است که اسیر این توهم است، از مردم سخن میگوید؛ اما فهمی از مردم ندارد. روشنفکر ایرانی که علیه سلطنت شورید و امروز دوباره به سلطنت رسیده است. زمانی مخالف شهر بود و زندگی در روستا را تئوریزه میکرد و امروز مقلد غرب و مدرنیته شده است.
این موجود ناقصالخلقه در عرصه فکری ایران باید پاسخگو باشد که چگونه با همه ادعای روشنفکری خود و تحقیر جامعه از تولید یک ایده هم عاجز مانده و امروز مهدی نصیری بعد عمری رادیکالیسم به کسانی رسیده که عمری به آنان فحش داده و نان فحش دادن به آنان را سر سفره خود برده است.
رمانتیسم روشنفکر ایرانی عارضهای است که روشنفکر فکر میکند که فهم بالاتری از جامعه دارد؛ اما در عمل جز همین آشفتگی فکری و مشتی کلیات که به درد کسی نمیخورد غیر از اداهای روشنفکری، رویکرد شاهزاده تا تاجزاده نشان میدهد که روشنفکر ایرانی بعد از حدود ۲۰۰ سال دستش خالی است، جز اینکه تلاش میکند آشی بار بگذارد که هر چیز اضافه خانه را در آن بریزد. مهدی نصیری چیز تازهای نگفته، بلکه ۲۰۰ سال آشفتگی روشنفکر ایرانی را دوباره با دو کلمه شاهزاده و تاجزاده روایت و توصیف کرده است. اتفاق خاصی، نیفتاده فقط روشنفکران ایرانی مشغول کار هستند.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901683